جدول جو
جدول جو

معنی گیوه گشاد - جستجوی لغت در جدول جو

گیوه گشاد
(گی وَ / وِ گُ)
گشادگیوه. یا گل گیوه گشاد. تنبل و کاهل. (یادداشت مؤلف). و در نزد عوام دشنام مانندی باشد چون پیزی گشاد.
- گیوۀ گشاد داشتن، سخت کاهل و بیکار بودن. (یادداشت مؤلف). گل گیوه گشاد داشتن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گی وَ / وِ گُ)
تنبلی و کاهلی. (یادداشت مؤلف). گل گیوه گشادی
لغت نامه دهخدا
(لِ گُ)
دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. سکنۀ آن 144 تن. آب آن از قنات. راه آن ماشین رو. صنایع دستی آن کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیوه گشادی
تصویر گیوه گشادی
تنبلی و کاهلی
فرهنگ لغت هوشیار